داشتن ارتباط خوب با خانواده همسر
برای داشتن ارتباط خوب با خانواده همسر و حفظ روابط مسالمت آمیز خانوادگی قوانینی وجود دارد که خوب است بدانید.
خانوادهی همسرتان بخش مهمی از زندگی او هستند و همین یعنی اینکه آنها بخش مهمی از زندگی شما هم هستند. هیچکس نمیگوید ایجاد تعادل بین نیازهای خودتان و نیازهای دیگران کار سادهایست، مخصوصا برآورده کردن توقعات یک خانوادهی کاملا جدید! اما میتوانید یک هارمونی خانوادگی ایجاد کنید که ارزش تلاشهای شما را هم داشته باشد.
ارتباط خوب با خانواده همسر
روانشناسی خانواده میگوید: ازدواج ، شروع ارتباط با یک گروهی هست که قرار نیست همسایه، دوست و همکار شما باشند، آنها از این پس، فامیل و خویشاوند شما می باشند. واقعا نمی توانید حساب همسرتان را از خانواده اش جدا کنید، یکی را بخواهید و بقیه را پس بزنید، ارتباط با خانواده همسر ، یکی از مسائلی است که نیاز به مدیریت و توجه دارد.
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن، در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
لزوم داشتن یک ارتباط خوب با خانواده همسر
وقتی شما با فردی ازدواج میکنید در واقع با او و خانوادهاش وصلتی انجام دادهاید. خانواده همسر هم جزیی از خانواده شما محسوب میشود؛ بنابراین برای اینکه بتوانید ارتباط خوب و عاشقانه خود را با همسرتان حفظ کنید باید با خانواده او هم ارتباط خوب و سالمی داشته باشید. همچنین به عکس؛ برای داشتن یک ارتباط خوب با خانواده همسر باید ابتدا یک رابطه خوب با همسرتان داشته باشید؛ اما مادامی که با همسرتان مشکل دارید، نمیتوانید با خانواده او یک رابطه عاطفی برقرار کنید. وقتی شما با همسرتان یک رابطه خوب برقرار میکنید در آینده در زندگی مشترکتان از یک منبع قوی و خوب به نام حمایت اجتماعی خانواده برخوردار خواهید بود.
مشکلتان را با همسرتان حل کنید
رابطهی موثر با خانوادهی همسرتان تماما از حل اختلافات احتمالی با همسرتان شروع میشود، یادتان باشد که باید همراه و در کنار هم باشید. هرگز همسرتان را در شرایطی قرار ندهید که مجبور شود بین شما و خانوادهاش یکی را انتخاب کند. اگر چنین کاری بکنید، همسرتان را در مخمصهای قرار میدهید که هرگز برطرف نخواهد شد. سعی کنید رابطه و پیوندی که همسر شما با خانوادهاش دارد را درک کنید. اگر برایتان امکان دارد حتما از این رابطه حمایت کنید، حتی اگر والدین یا خواهر و برادر همسرتان صفتهای بدی داشته باشند باز هم خانوادهاش هستند.
دوست ندارید بچههای شما قبل از ناهار شکلات بخورند؟ دوست ندارید به خانوادهی همسرتان پولی قرض بدهید؟ بسیار خب، با همسرتان گفتگو کنید و با هم تصمیم بگیرید چه چیزی مهم است و چه چیزی اهمیت ندارد. مثلا قرار میگذارید که بچهها هر زمان هر چیزی دلشان خواست میتوانند بخورند. میتوانید شرط بگذارید اگر کودکتان ده دقیقه قبل از شام بستنی خواست، اجازه دارد بخورد اما به این شرط که برای شام غذای کامل و سالمی بخورد. شما و همسرتان باید در این اصول با هم هماهنگ باشید.
صبر و تحملتان را بالا ببرید
انتظار نداشته باشید که همه به طور خودکار ورود شما را به خانواده جدید خوشامد بگویند. ممکن است به گروه افراد خوششانسی تعلق داشته باشید که با آغوش باز مادرشوهر پذیرفته میشوند یا شاید از بدو ورود مشکلاتی برایتان پیش بیاید. به هر حال باید بدانید برای شناخت خانواده جدیدتان به زمان بیشتری نیاز دارید و باید صبر و تحملتان را بالا ببرید.
مرز بین دخالت و حمایت را مشخص کنید
مرز بین دخالت و حمایت بسیار باریک است. برای اینکه رابطه بینتان شکرآب نشود، نباید صحبتها، پیشنهادها و رفتارهایی که به منظور حمایت ارائه میشود، دخالت تلقی شود. حمایت و نظارت جنبه مثبت دارد اما دخالت جنبه منفی دارد. هیچکس دوست ندارد دیگری در اموری که مربوط به اوست، دخالت کند اما مشکل زمانی شروع میشود که دیگری قصد حمایت از شما را داشته و شما حمایت و کمک او را دخالت تلقی میکنید.
مرز بین نظارت و کنترل هم بسیار باریک است. در موارد زیادی هم دیده میشود که خانوادهها قصد نظارت بر امور زوجین جوان را دارند اما آنها به اشتباه برداشت میکنند که خانواده قصد دارد آنها را کنترل کند؛ بهعنوان مثال زوج جوانی قصد دارند برای ماه عسل به فلان شهر سفر کنند، شما هم بهعنوان خواهرشوهر بهتازگی به آنجا سفر کردهاید اما به این نتیجه رسیدهاید که سفر به آن شهر خیلی مناسب نیست و اگر به شهر دیگری بروند بیشتر به آنها خوش خواهد گذشت.
این توصیهای است که همیشه بوده و خواهد بود؛ خودتان و علاقه مندیهایتان را بشناسید. هیچکس نمیتواند مجبورتان کند کاری را که دوست ندارید انجام دهید یا از چیزی که دوست دارید دست بکشید. فقط باید اول خودتان را خوب بشناسید و بدانید چه چیزهای شما را خوشحال یا ناراحت میکند.
یاد بگیرید که همیشه خونسردی و آرامشتان را حفظ کنید
شاید آدمی باشید که معمولا بیپروا و جسورانه حرف میزند و عادت دارد جواب هر کسی را فورا بدهد. اگر خواستار روابطی محترمانه و مناسب با خانوادهی همسرتان هستید پس باید بدانید که این ویژگی شما ممکن است به ضررتان تمام شود. سعی کنید خونسرد باشید و به خود بقبولانید که کل کل کردن یا حاضر جوابی، امتیازی به خصوصیات شما اضافه نمیکند.
عاقل و بالغ باشید
پدر و مادر شما باید شما را دوست داشته باشند اما پدر و مادر همسرتان مجبور نیستند شما را دوست داشته باشند! این حقیقت را بپذیرید که پدر و مادر همسرتان، پدر و مادر شما نیستند و همان ارزشها و اصول را ندارند. سعی کنید آنها را «متفاوت» بدانید، نه «بهتر» یا «بدتر». بهتر است مسائل را از دید پدر و مادر همسرتان ببینید نه از دید خودتان. حتی اگر موافق هم نبودید مانند یک فرد بالغ و بزرگ رفتار کنید.
مهربان باشید
حتی اگر در شرایطی قرار گرفتید که دندانهایتان را از خشم بهم فشردید باز هم سعی کنید مهربانانه رفتار کنید و حرف بزنید. اگر هم واقعا نمیتوانید در این شرایط حرفهای قشنگ بزنید پس ساکت باشید و فقط لبخند بزنید!
سخت نگیرید
بهتر است همه چیز را شخصی تلقی نکنید و به خودتان نگیرید. به هر حال در بیشتر موقعیتها حس شوخ طبعی میتواند کمک زیادی به شما بکند و با حفظ آرامش، از لطمه به روابط پیشگیری کند. ممکن است مادر همسرتان با وجود اینکه میداند رنگ زرد را دوست ندارید، روز تولدتان یک بلوز زرد رنگ به شما هدیه بدهد. بسیار خب، لبخند بزنید و از او تشکر کنید!
همیشه و در هر شرایطی انها احترام بگذارید. به یاد داشته باشید که انها شاید در زندگی گذشته روزهای سختی را پشت سر گذاشته باشد؛ بنابراین میتوانید از او بخواهید درباره دوران کودکی، نوجوانی، زمانی که ازدواج کرده و همینطور چگونگی بزرگ کردن فرزندانش با شما حرف بزند. اگر اتفاقات بدی برایش افتاده با او همدردی و از تجربیاتش استفاده کنید.