دردسرهای خانواده های امروزی
تعریف خانواده:
در جوامع انسانی، خانواده به گروهی از افراد گفته میشود که با یکدیگر از طریق همخونی، تمایل سببی، یا مکان زندگی مشترک وابستگی دارند. خانواده در بیشتر جوامع، نهاد اصلی جامعهپذیری کودکان است. سازمان ملل متحد (۱۹۹۴) نیز در آمار جمعیتی خود، خانواده را چنین تعریف میکند: «خانواده یا خانوار به گروه دو یا چند نفرهای اطلاق میشود که با هم زندگی میکنند؛ درآمد مشترک برای غذا و دیگر ضروریات زندگی دارند و از طریق خون، فرزندخواندگی یا ازدواج، با هم نسبت دارند. در یک خانواده ممکن است یک یا چند خانواده زندگی کنند، تمام خانوارها، هم خانواده نیستند.» انسان شناسان بهطور کلی نهاد خانواده را اینطور طبقهبندی میکنند: مادرتباری (مادر و فرزندان او)، زناشویی (زن و شوهر، و فرزندان؛ که خانواده هستهای نیز خوانده میشود)، و خانواده گسترده (consanguinal) یا همخونی که در آن پدر و مادر و فرزندان با دیگران مثلاً خویشاونداندر مکان مشترکی زندگی میکنند همچنین در برخی جوامع مفاهیم دیگری از خانواده وجود دارد که روابط سنتی خانواده را کنار گذاشتهاند. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعیِ جامعه پذیری، در جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار میگیرد. تبارشناسی رشتهای است که دودمانهای خانوادگی را در تاریخ مطالعه میکند.
رایجترین مشکلاتی که خانوادههای امروزی
خانواده در طول سالها، تعریف و کارکرد مشابهی داشته اما ویژگیهای آن در هر دوره و زمانی، شکل و شمایل متفاوتی پیدا کردهاست؛ برای مثال در دورهای، دنبال کردن شغل آبا و اجدادی، ویژگی بارز خانواده های ایرانی بوده است، زمانی پدرسالاری و در گذشتهای دورتر مادرسالاری و… . اما این سالها وقتی پای حرفهای پدر و مادرهای جوانی که کودکان و نوجوانانِ دیروزند و قرار است نسلِ بعدی را تربیت کنند و پرورش دهند مینشینیم، متوجه یک سری آسیبهای رایج میشویم که متاسفانه از شدت بیتوجهی، تبدیل به مشخصه خانوادههای دیروز و امروز شده است. یکی از پررنگترینِ این آسیبها را شاید بتوان علاقه به نمایش داراییها، تواناییها، استعدادها و آرزوها دانست؛ مشخصهای که بچه ها به عنوان ویترینی برای نمایش این همه، عهدهدار آن هستند. امروز فرزندان خانوادههای طبقه متوسط و بالاتر تا پایان سن دبستان به مجموعه وسیعی از دانشها و هنرهای گوناگون آراستهاند؛ زبان انگلیسی، موسیقی، هنرهای تجسمی، رشتههای ورزشی و کلی مهارت دیگر که بهطور طبیعی یادگرفتنشان -به شرط علاقه البته- سالهای سال زمان میبرد.
وقتی از برنامههای خانوادگی حرف میزنیم، از چه چیزی حرف میزنیم؟
اگر خانوادهای به واسطه موقعیت و امکانات و سبک زندگی و حتی تعداد اعضا، تعریفش از دورهمی و لذت بردن، طبیعتگردی با کولهپشتی است، یا اگر خانوادهای هر روزِ هفته و تمام آخر هفتهها مشغولِ مهمانی رفتن و مهمانی دادن است یا اگر خانوادهای مهمترین تفریح و دلخوشیاش سر زدن به یک کتاب فروشی معتبر و خرید کتاب برای تمام اعضای خانواده است، لزوما قرار نیست اعضای خانواده شما هم با ترتیب دادن همین برنامهها به هم نزدیکتر و با هم همدلتر شوند. ممکن است همین که پدر شما فرصتی برای تماشای فوتبال یا مادر شما، خلوتی برای نوشیدنِ یک فنجــان چای در آشپزخانه داشته باشد، آن قدر حالش خوب شود و انرژی بگیرد که بتواند حالِ بقیه اعضای خانواده را هم خوب کند. مهم این است که ما به عنوان اعضای یک خانواده، از بودنِ در کنارِ یکدیگر، احساس آرامش و نشاط کنیم و از همنشینیِ باهم لذت ببریم و مهم است که برای دستیابی به این حالِ خوب، واقعبیــن و منصف باشیم و براساس شرایط خانوادگیمان، بررسی کنیم چه برنامهای میتواند حال تکتک اعضای خانه را خوب کند و گاهی به نفعِ همدیگر کوتاه بیاییم. آن وقت است که می بینیم نقطه های کوچک خوشبختی در آسمان زندگی مان می درخشند، انگار خوشبخت ترین خانواده روی زمین، خانواده ماست

مشکلات دنیای مدرن خانواده ها:
در دنیای امروز همه چیز فراوان یافت می شود، جز آرامش که گم شده ای کم یاب است و شیوه زندگی در دنیای جدید نیز آن را کم یاب تر کرده است. یکی از ویژگی های زندگی جدید، استرس و فشار ناشی از تلاش برای سرعت بخشیدن به فعالیت هاست !
ناهماهنگی عدم تعادل درروابط، پویایی و سلامت روان را از خانواده می گیرد و بی توجهی به بهداشت روانی خانواده، از مشکلات مهم زندگی های امروزی است. پژوهشگران، بالا رفتن آمار افسردگی در مردم را از پی آمدهای نوع زندگی قرن بیستم می دانند که در آن، خانواده ها از هم گسسته اند، طوریکه بیشتر مردم در کنار خانواده و با روش های نا سالم و غیر اصولی زندگی می کنند. در این شرایط، والدین وقت کافی برای همراهی مؤثر فرزندان خود (مانند توجه و محبت کافی، کنترل و مدیریت اصولی، ملاحظات اخلاقی و ….) ندارند و در نتیجه، استرس های گوناگون، افراد را در معرض افسردگی و بیماری های روانی قرار می دهد.
افزایش زمینه های تحریک جنسی نیز در پی گسترش و تنوع وسایل جدید تکنولوژی، خانواده ها را با گرفتاری های نگران کننده ای روبه رو کرده است. دنیای مدرن، عصر تنوع و هیجان و نوآوری است. تعدد مشاغل مردان و فشار بیش از حد ناشی از فعالیت زنان در خانه و مشاغل رسمی آنان در جامعه، همراه با افزایش استرس ها و ضعف مهارت زوجین در برقراری ارتباط سالم جنسی نیز کارکرد تربیت جنسی خانواده را ضعیف کرده است.
زندگی در عصر جدید باعث شده است نهادهای مهم اجتماعی برای سازگاری با شرایط جدید مجبور شوند تغییراتی مهم را در خود ایجاد کنند، اما همیشه این تغییرات در جهت مثبت حرکت نمیکنند.در بعضی از موارد میتوانند آسیبهای مهمی را ایجاد کنند.
کمرنگ شدن روابط درون خانواده ها یکی از مسائل مهمی است که بارها کارشناسان درباره آن ابراز نگرانی کردهاند.
کمرنگ شدن روابط اجتماعی بنیان خانواده را مورد تهدید قرار میدهد. خانواده در شرایطی مورد تهدید قرار میگیرد که از آن به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی یاد میشود که بخش اعظمی از شخصیت افراد در آن شکل میگیرد و مهمترین نهاد در جامعهپذیری افراد به شمار میرود.
اینبار صحبت از تغییر نوع خانواده از گسترده به سنتی در اثر شرایط زندگی مدرن نیست بلکه صحبت از کاسته شدن روابط در درون چهار دیواری خانه است.
صحبت از اتفاقی عجیب و غریب و نادر نیست که قرنی یک بار روی دهد بلکه اتفاقی است که جلوی چشم من و شما روی میدهد و هر روز خود ما هم با آن درگیر هستیم. صحبت از بیخبری ما از احوال خواهر و برادرهایمان است که فاصله اتاقهایمان با یکدیگر سه متر هم نمیشود.
صحبت از پدر و مادرها و فرزندانی است که تلویزیون تنها بهانه برای دور هم جمع شدنشان است، دور هم جمعشدنی که معمولا در آن فقط قاب شیشهای سخن میگوید.
صحبت از افرادی است که دور یک میز نشستهاند اما با این وجود سرهایشان در گوشیهایشان است.
انگار همسخنی با یاران مجازی در تلگرام، وایبر، اینستاگرام و هزار و یک رسانه مجازی دیگر از در کنار خانواده بودن لذتبخشتر شده است.
سرگرم بودن با رسانهها از ارتباط میکاهد
یک مددکار اجتماعی با بیان اینکه بخش مهمی از روابط اجتماعی به ارتباطات درون خانواده بازمیگردد، میگوید: پایهگذاری روابط اجتماعی در خانواده است که در فرایند اجتماعی شدن تجلی پیدا میکند.
روابط اجتماعی که روابط اجتماعی خانوادگی هم جزئی از آن است به سستی گراییده است، علت اصلی این مساله به شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی که در جامعه وجود دارد بازمیگردد. کاهش سرمایه اجتماعی به کاهش ارتباطات اجتماعی منجر میشود.
بخشی از مساله کاسته شدن ارتباطات، به کار کردن والدین بازمیگردد. وقتی آنها خسته از سر کار بازمیگردند نمیتوانند زمان کافی را با سایر اعضای خانواده بگذرانند. عامل دیگر فرهنگی است که از طریق رسانهها ایجاد میشود. رسانهها به داخل خانهها نفوذ پیدا کردهاند و نقش زیادی در زندگی روزمره اعضای خانواده به دست آوردهاند.
استفاده از رسانهها فردگرایی و منحصر به خود بودن را به وجود آورده است. کاسته شدن از روابط هم در رابطه زن و شوهر با هم و هم در رابطه فرزندان با والدین نمود پیدا میکند.
کاسته شدن از روابط بینفردی در خانوادهها مشکلاتی را با خود به همراه دارد که کاسته شدن از تفاهم و همدلی در خانواده تنها بخشی از آن است، به مرور زمان این مساله حتی میتواند فروپاشی خانواده را به همراه داشته باشد.
چیزی که خانواده را محکم میکند روابط است و زمانی که روابط سست شوند خانواده آسیبپذیر میشود و ممکن است که با یک تلنگر، بحران و مشکل از هم بپاشد. افزایش آمار طلاق یکی از مسائلی است که در اثر این مساله ایجاد میشود.
طلاق عاطفی یکی دیگر از آسیبهای است که در اثر کاسته شدن از روابط خانوادهها به وجود میآید و باعث میشود که در حین اینکه افراد در کنار هم هستند ولی در قالب تهی باشند و با هم ارتباطی نداشته باشند.
خطرات استفاده بیش از حد از گوشی موبایل و آسیب به سلامتی
موبایل ها برای ارتباط از امواج رادیویی استفاده می کنند. امواج رادیویی در گروه امواج مایکرویو از طیف امواج الکترومغناطیسی قرار می گیرند. حال این امواج مایکرویو برای گرم کردن استفاده می شوند، به عنوان مثال از همین امواج در فرها برای گرم کردن غذا استفاده می شود. پس زمانی که ما در طول روز ساعات زیادی را هنگام صحبت کردن با موبایل این دستگاه را نزدیک گوش خود نگه می داریم، موبایل امواج مایکرویو بسیار پرقدرت را به سمت سر ما ارسال می کند. دکل های تلفن همراه نیز همین کار را در ابعاد وسیعی در شهر ها انجام می دهند. کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا (FCC) پس از تحقیقات فراوان اعلام کرده است که نرخ جذب استاندارد تلفن های همراه ۱٫۶ وات بر کیلوگرم می باشد. به معنی دیگر اگر امواج به قدری باشند که بیش از ۱ درجه سلسیوس گرما ایجاد نکنند، مجاز می باشند. البته امواج مایکروویو علاوه بر مشکلاتی که به واسطه افزایش دما ایجاد می کنند، مضرات دیگری نیز دارند.
آیا زندگیتان را مختل کرده؟
پیشتر گفتیم که ضریب نفوذ موبایل در کشور تا نیمه ابتدایی امسال ۹۹ درصد بوده است و با توجه به آمار بالای خرید موبایل و افزوده شدن به جمعیت مالکین گوشیهای هوشمند، بطور حتم این آمار تا کنون افزایش یافته است.
بعضی از کاربران هرگز گوشی هوشمند خود را خاموش نمی کنند و همیشه آن را همراه دارند حتی در زمان خواب. گروهی دیگر با وجود خطر بالا و حتی ممنوعیت صحبت کردن در هنگام رانندگی از این کار اجتناب نمیکنند. گروه بعدی اولین کاری را که پس از بیدار شدن از خواب انجام میدهند چک کردن موبایلشان خواهد بود.
کارشناسان چند خصوصیت دیگر را نیز از علائم اعتیاد به موبایل میدانند، این علائم عبارتند از:
- رها کردن کارها زمانی که زنگ موبایل به نشانهی داشتن تماس، پیام ونوتیفیکشن به صدا درآید.
- درگیر بودن دائم ذهن در مورد دریافت پیام و یا تماس
- چک کردن دقیقه ای شبکههای اجتماعی و نظرات افراد در خصوص پیامهایی که در شبکهها منتشر میکنند.
- بروزرسانی مداوم برنامه ها و نرم افزارهای گوشی هوشمند.
- ترس جدایی از موبایل و احساس قطع شدن ارتباط.
- همراه داشتن همیشگی گوشی حتی در سرویس بهداشتی
درمان چیست؟
همهی کاربران با توجه به نیازشان از تلفن همراه و امکانات آن استفاده می کنند اما دسترسی به اینترنت، حضور در شبکه های اجتماعی، عکس برداری و فیلم برداری، ارسال عکس و فیلم، ارسال پیام کوتاه و چک کردن سایت های مختلف در لیست بیشترین کاربردهای گوشیهای هوشمند جای دارند.
بهترین روش برای کنار گذاشتن این اعتیاد مدرن، دوری از موبایل و مقاومت در برابر وسوسهی استفاده از آن است. دور بودن از موبایل به معنی عدم استفاده از آن نیست، بلکه به معنای استفاده درست در زمان مناسب است. برای این منظور گاهی گوشی هوشمند خود را خاموش کرده و تصور کنید اصلا آن را ندارید. اگر چه احتمال دارد که بعد از روشن کردن گوشی با تعداد زیادی پیام و تماس پاسخ داده نشده مواجه شوید و حتی آشنایان از عدم حضور شما نگران شده باشند، اما دور بودن کوتاه مدت می تواند به کم شدن وابستگی شما به موبایل کمک کند.